مؤنث برهنه: شيطان يا مريم مقدس؟
حلول نماد مؤنث برهنه بر شوان و فرارويي رسمي علاويه شواني به مريميه در سال 1965 رخ داد يعني 14 سال پس از فوت گنون.
آنگونه که شوان درخاطرات و تألماتبیانکرده، در سال 1965، زمانیکه با قایقاز اروپا راهیطنجه در مراکش بود، دچار تنگینفس و افسردگيشدیدشد.در اینوضع در حالت رؤيا و مکاشفه قرار گرفت و مهمترینمکاشفه زندگیاش را دید. مریممقدس (ع)، که مسیحیاناو را "مریمدوشيزه" میخوانند، بر شوان ظاهر شد: «ناگاه لطف الهیبه شکلي ویژهبر من نازل شد؛ از راه درون به صورتیمؤنث که نمیتوانم توصیفکنم. و دانستم که او دوشيزه مقدس است.» در پیاینمکاشفه، حال شوان خوب شد و خود را «سرخوش از عشق و شادي»یافت. [275]
در بندر طنجه شک و تردیدشوان را فراگرفت و در مسیرطنجه به تطوان (در شمال مراکش) بار دیگرافسردگیبر او غلبه یافت. در تطوان چنان خود را ضعیفدیدکه در اتاقش در هتل ماند و با همراهان بیروننرفت. در تنهايي باز آن نماد مؤنث ظاهر شد و به او آرامش داد. به فاس، پایتختمراکش، رسیدند. در فاس بار دیگرتردیدبر او غلبه یافت ولیآن"مؤنث آسمانی"باز به سراغش آمد و در تمامیشب به او آرامش داد. اینوضع روحیشوان تا بازگشت به سوئیسادامه داشت.
طیسالهاي 1942-1965 شوان چند بار از ارتباط فراطبیعیبا نماد مؤنث، یابه تعبیراو "مریمدوشيزه"، گفته است: «عشق کیهانیمعشوق... به شکل عشق مادرانه» که با دیدنپسر خردسال مادلين تجربه کرد، کشش به سمت مجسمه مريم مقدس در ویترینمغازهاي در لوزان (که آن را خریدو در مکانیشایستهدر آپارتمانش جاي داد)، پس از تلخکامیجدايي از گنون در سال 1949 نوشت: «لطف و برکت او [مریمدوشيزه] را حس کردم.» و نیزدر حینذکر گفتن در آپارتمانش در حوالي سال 1953 بار دیگراز احساس «لطف و برکت» مریمدوشيزه سخن گفت، و بعدها باز نوشت:حضوري قوي و نیرومند حس کردم و بلافاصله دانستم که [مریم] «دوشيزه» است.
طبق نوشته شوان، او ابتدا نمیدانست چگونه باید تجربه سال 1965 (مکاشفه با نماد مؤنث) را تأویل کند. اوّلین پرسش برایش این بود که آیا این رؤیای صادقه است یا اوهام کاذب. شوان به این نتیجه رسید که رؤیای صادقه را باید از طریق نتایج آن از رؤیای کاذب تشخیص داد. این رؤیا مفید بود زیرا سبب شد علاقه شوان به کتاب، روزنامه و تئاتر، که به آنها دلبستگی شدید داشت، از بین برود و احساس آزادی کند.پیامد دیگر این رؤیا «تمایلی مقاومتناپذیر» بود که در شوان ایجاد شد: «تمایل به برهنه شدن بسان کودک او.»منظور شوان از «کودک» عیسی مسیح (ع) است.شوان از آن پس هر گاه در خانه تنها بود برهنه میشد.
سرانجام، شوان به این نتیجه رسید که رؤیای او صادقه بوده و کوشید آن را تعبیر کند. سرانجام به این نتیجه نهایی رسید که مکاشفه فوقسرآغاز «رابطهای خاص است با عالم الوهی» زیرا "مریم دوشیزه" تجلی رحمت الهی و دین خالده است.در واقع، شوان رؤیای سال 1965 را سرآغاز ایفای مأموریت یا نقشی جدید برای خود میداند. او پیشتر، در 1937، در پی یک رؤیا خود را به مقام "شیخی" طریقت علاویه ارتقاء داد. ولی طریقت علاویه تنها یکی از طریقتهایتصوف در اسلام بود. اینک شوان برای خود نقشی جامع، فرادینی، فراتر و ماوراء اسلام، قائل بود و خود را حامل "دین خالده"، نه اسلام، میدید.
ارتباط شوان با "نماد مؤنث" ادامه مییابد. سال بعد، 1966، بار دیگر، و این بار نیز در مراکش، بر شوان ظاهر میشود: «به آرامی و تأنی میخرامید و وحشت مرا فراگرفته بود. در عین حال عشق بر من غلبه یافته بود. این دیگر رؤیا نبود، واقعیت بود. مناسب من نیست بیش از این بگویم.»[276]
شوان مینویسد«مناسب من نیست بیش از این بگویم» به این دلیل است که طبق گزارشهایمتعدد (نزدیکان شوان و اعضای سابق مریمیه) نماد مؤنث در مکاشفات شوان برهنه بوده است.[277]
برهنه شدن شوان از این پس، در خانه یا چنانکه خواهیم دید در مناسک مخفی، و برهنه بودن نماد مؤنث در مکاشفات او سبب شد که برخی افراد ناوابسته به مریمیه رؤیاهایشوان را به شیطان نسبت دهند.[278]
ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران...
ما را در سایت ناگفته های سیاسی،شناخت و ايضاح کانونهاي توطئه گر شیطانی در تحولات تاريخ معاصر ايران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : وب نگار webnegar بازدید : 459 تاريخ : چهارشنبه 30 مرداد 1392 ساعت: 17:50